ماجرای سوکال، که به شوخی فریبدهنده سوکال نیز معروف است، مربوط میشود به چاپ یک مقاله در باب مفاهیم پسانوگرا توسط آلن سوکال، استاد فیزیک دانشگاه نیویورک. در سال ۱۹۹۶، وی مقالهای در نشریه پسانوگرای متن اجتماعی به چاپ رساند. هدف وی آزمودن سختگیری علمی دبیران این نشریه و نشان دادن امکان سوءاستفاده از مفاهیم علمی در متون پسانوگرا بود.
اصل این ماجرا از آن جایی شروع میشود که سوکال، برای آزمودن جامعه متفکر پستمدرن، مقالهای آکنده از لفاظیهای فلسفی، برخی آسمانریسمانهای پسانوگرا و استفادههای کاملاً نارسا، نابهجا یا نادرست بعضی متفکران از مفاهیم علوم طبیعی و نظری - از جمله آشوب، نسبیت عام، فیزیک کوانتوم، تنیدگی، برخال، هندسه نااقلیدسی،مکانیک سیالات و مانند آن - و پیوند دادن آن به هرمنوتیک، جامعهشناسی، روانشناسی، فمنیسم و نظایر آن، را به رشته تحریر درمیآورد و در نشریه Social Text به چاپ میرساند.
طنز ماجرا این جا است که این مقاله بیاندازه مغلق و به همان اندازه بیمعنا و بیربط است، ولی چنان روشنفکرمآبانه و ژرف مینماید که هیچ یک از اعضای تحریریه این نشریه جرات ایراد گرفتن به هیچ بخشی از آن را پیدا نمیکنند و چشمبسته دست به انتشارش میزنند.
بعد از چاپ مقاله توسط این نشریه پسانوگرا، سوکال قضیه را رو و شروع به اثبات این میکند که چطور بهسادگی توانسته دبیران نشریه را با متنی چنین بیربط ولی درستنما مرعوب و آنان را بیهیچ زحمتی راغب به چاپ چنین چرندیاتی بکند. وی سپس همراه با ژان بریکمون، مجموعه تاملات خود را در زمینه سوءاستفادههایی که برخی از متفکران و نظریهپردازان پسانوگرا از مفاهیم و نظریههای علمی کردهاند، در قالب این کتاب چرندیات پستمدرن؛ سوءاستفاده روشنفکران پستمدرن از علم گرد میآورد و به چاپ میرساند. ماجرای سوکال در سالهای بعد مبنای کشمکشی شد که به آن «جنگ بین علوم» می گویند. (منبع:ویکی پدیا)
از این سوکال بازی ها زیاد در اطرافمون داریم. حواست باشه. همیشه با منطق خودت تطبیق بده و اگر چیزی غیر منطقی بود از بیانش نترس. نهایتش اینه که مجابت میکنن که اشتباه میکنی. بهتر از اینه که از ساده اندیشیت استفاده خودشونو ببرن.
اثر دکتر فاکس (به انگلیسی: Dr. Fox effect) - سخنرانی کاملاً بیمحتوای یک هنرپیشه که با تشویق مواجه شود.