به جمله زیر دقّت کن

"یزد حدود بیست و پنج ساله که رتبه اوّل قبولی در دانشگاه ها رو به خودش اختصاص داده و قطعاً اگر مادران این افراد خانه دار نبودند ما این رتبه را نمی آوردیم پس چه اصراری به اشتغال بانوان داریم؟"

وات دِ فاز؟

این جمله رو جناب آقای موسوی بیوکی، نماینده شهر یزد در مجلس شورای اسلامی در جلسه دیروزِ (سی شهریور 98) شورای برنامه ریزی و توسعه استانداری یزد بیان فرمودند که من و الهه هم برای ارائه سند تدوین شده ارتقای بانوان و خانواده اونجا بودیم.

بعد از شنیدن این جمله یه نگاه به سمت راستم انداختم، خانم گفت: ای لعنت بر نظارت استصوابی، یه نگاه به روبرو، دکتر ل. نگاهش در گوشی بود و متوجه نشد والا مقام چی فرمودند. یه نگاه به سمت چپ، الهه هنوز استرس داشت و چیزی نگفت. سرم رو پایین انداختم و انگشتانم رو دیدم، همان انگشتانی که نام این فرد رو کاغذ رآی نوشت و به صندوق انداخت و ایکاش به جای آن درختی نشانده بود.

و امّا هدفم از این مقدمه: سیاست در کشور ما، فعلاً چون اطلاعی ندارم از جاهای دیگه نمیگم، تنها یک ابزاره برای رسیدن به قدرتِ کسانی که نازل ترین بهره های هوشی و سست ترین بنیان های اخلاقی رو دارن و هیچ امّیدی به اکثریت جامعه سیاسیون نیست. بیش از این نمینویسم چون برای همیشه از این وادی کناره گرفتم.

جای مردان سیاست بنشانید درخت که هوا تازه شود...

به خدا ایمان آرید،

به خدایی که به ما بیلچه داد تا بکاریم نهال آلو؛

صندلی داد که رویش بنشینیم وبه آواز قمر گوش دهیم،

به خدایی که سماور را از عدم تا لب ایوان آورد،

و به پیچک فرمود:

« نرده را زیبا کن! »